نام: پادشاه:سلطنت ابدی 

ژانر:عاشقانه، معمایی، علمی تخیلی، درام، یه کمی کمدی

سال ساخت: ۲۰۲۰

تعداد قسمت ها: ۱۶

زمان هر قسمت: یک ساعت

خلاصه: افسانه ها میگن به علاوه دنیایی که ما زندگی میکنیم هزاران دنیای دیگه هست که همه اونها توسط فلوطی به اسم مان پاشیک جو به هم متصل میشن. لی گون پسری جذاب و خوش قد و بالاست که پادشاه دنیایی به اسم پادشاهی مدرن کره‌ست، اون چند سال قبل وقتی کودکی هشت، نه ساله بوده در حالی که داشته توسط عموی خائنش کشته میشده به دست فردی ناشناس نجات پیدا میکنه که از اون فقط یه کارت شناسایی کاراگاهی به اسم جانگ تائه یول باقی میمونه که هیچ ربطی به دنیای اون نداره و اسم و صورتش توی هیچ جای اون دنیا نیست. پس لی گونه باهوش و زیرکه ما سوار بر اسب سفید و همراه با مان پاشیک جو راه میفته به دنبال خرگوش قصه‌ی آلیس تا وارد دنیایی دیگه میشه به اسم، جمهوری کره...

بازیگران:

 

اقرار نمیکنم، سریال فوق العاده ای بود! همه چیز ریز به ریز سر جای خودش قرار و واسه همه اتفاقات یه دلیل خوب وجود داشت. تخیل و احساسات قوی ای که توی این سریال بودن واقعا شما رو درگیر خودشون میکنن. بدی ای که این سریال داشت یکیمی گوز پیچ کننده بود که البته شاید از نظر من اینطوری باشه. شمام دلتون میخواست بپرین سر دو تا نقشای وو دو هوان و لپاشون بکشید اینقدر که گوگولی بودن؟:) لعنتی همشون اینقدر قشنگ بازی میکردن که باورت میشد اینا دو تا آدم متفاوت از دو دنیای متفاوتن. عشق نقشای اصلیم واقعا قشنگ بود، مخصوصا اونجا ها که لی مین هو با اسب سفید میومد دنبال دخیه:"" دلم میخواست فقط عر بزنم و بگم بیا منم ببر با خودتتتتت جاذابه لعنتی. آه...

خلاصه وقت و هدر ندید و شیرجه بزنید سر این سریال:)))

 

نام: سقوط بر روی تو

ژانر:عاشقانه، اکشن، کمدی، درام

سال ساخت: ۲۰۱۹

تعداد قسمت ها: ۳۲

مدت زمان هر قسمت: ۳۰ دقیقه

خلاصه: یون سه ری یه دختر از خانواده پولداره اما با این حال مستقل زندگی میکنه و یه شرکت واسه خودش داره. یه دختر گند دماغه اسکله بسی پولدار اما خیلی تنها. لی جونگ هیوک پسری ساکت و آروم اما با قلبی بزرگ و پر سر و صداست. اون افسر ارتش کره شمالیه که خیلی هم جدی و قانون منده. یون سه ری بعد ماجرا هایی سوار بالون میشه اما به خاطر طوفان شدیدی که رخ میده دچار مشکل میشه و با بالونش سقوط میکنه(صد در سگ اینا از پایتخت ۵ اسکی رفتن-_____-). وقتی به هوش میاد با لی جونک هیوک رو به رو میشه و میفهمه جایی که سقوط کرده کره جنوبی نیست، بلکه کره شمالیه...

بازیگران:

 

خداوندا هر چقدر از کیوت بودن این سریال بگم کمه، مخصوصا هیون بین، لعنتی بازی خیلی فوق العاده طبیعی و قشنگی توی این سریال تو نقش لی جونگ هیوک کرده بود که دل هر بنی بشری رو آب میکرد:" البته از خنگولک بازی های سه ری خانم هم نمیشه گذشت:))) زوج دوم داستان هم واقعا عر زدنی بود داستانشونTT آه قلبم.

میدونید یکمی شاید قسمتای سیاسیش و جاهایی که آدم بده داستان بودش رو مخ و خسته کننده باشه اما کلا سریال(جدا از یه سری کلیشه کوچیک) خیلی خوب و کیوت بود:'''}

 

نام: روح و بگیر

ژانر:پلیسی، معمایی، عاشقانه، کمدی

سال ساخت:۲۰۱۹

تعداد قسمت ها:۱۶

مدت زمان هر قسمت:۶۰ دقیقه

خلاصه:یو ریونگ یه خواهر دو قلوی اتیسمی داره که اعتقاد داره به دست قاتل مخوف مترو، یعنی همون روح مترو دزدیده شده اما پلیس ها حرف اونو باور نمیکنن، برای همین میخواد که از طریق پلیس مترو شدن خودش به دنبال خواهر گمشده ای بگرده که حتی نمیدونه زندست یا نه. گو جی سوک رییس پاسگاه متروست که دنیا یه روز خوش هم بهش نشون نداده، برای همین سعی میکنه زندگی آروم و بی خطری داشته باشه اما خب از بد شانسیش یو ریونگ دردسر ساز میشه همکارش و...

بازیگران:

 

درست حسابی این سریال و یادم نمیادش چون موقع دیدنش خونه مادر بزرگم اینا بودم، اما بگم که طنزش خیلی خوب بود مخصوصا جی سوک بیچاره، البته بگم که یه جاهایی اشکتونو ریز در میاره شخص شخیصش:] بازی یو ریونگ هم خیلیی خوب بودش، هم تو نقش خودش و هم تو نقش خواهر دو قلوش. بگم که یه جاهایی هم خیلی رو مخ بود، آدم دلش میخواست با مایتابه ای چیزی بکوبه تو صورتش-_____- 

راستش و بگم من این سریال و زیاد ندوستیدم اما چون نقد های خیلییی خوب و کلی نظر مثبت داشت گفتم بذارم واستون شاید شما خوشتون اومد. 

 

*اینقدر این دو تا کاورش ناز بودن دلم نیومد فقط یکیش و بذارم:")*

نام:تو فوق العاده ای

ژانر:عاشقانه، کمدی، مدرسه ای، فانتزی، تخیلی، معمایی، کمی هم تاریخی

سال ساخت:۲۰۱۹

تعداد قسمت ها:۱۶

مدت زمان هر قسمت: ۱ ساعت

خلاصه: اون دان اوه یه دختر پولدار دبیرستانیه که از کودکی مریضی قلبی و یه عشق یک طرفه داره. دان اوه قصه ما به طور اتفاقی میفهمه که توی یه کتاب کمیک زندگی میکنه و همه کاراکتر های داستان مجبورن که به چیز هایی که نویسنده وارد کتاب کمیک میکنه عمل کنن. اما خب اون از این قلم و زندگی ای که نویسنده براش رقم زده خوشش نمیاد، برای همین سعی میکنه که داستان زندگیش و خودش برای خودش رقم بزنه، البته به کمک فردی بی نام که حتی صورتش هم توی این کمیک کشیده نشده... 

بازیگران:

 

هنوز هم که به این سریال فک میکنم صورتم از ناز و عالی بودنش گل میکنه*----* درست مثل اسمشه و انگار اسمش واقعا خطاب به خوده سریالهD= قسمت اولش و که دیدم با خودم گفتم وای خدا یه سریال آبدوغ خیاری دیگه(بر اساس رفتارای نقش اصلی دختر-____-) اما به خاطر کنجکاوی قسمت دو و سه رو که دیدم عاشقش شدم. میدونید داستان و تخیلش خیلی جدید و قشنگ بود، و حفره سردگمی ای توی داستان نداشت. گوز پیچ کننده هم اصلا نبود و همه چیزش خیلی ساده اما قشنگ میره جلو و از همه چی آگاهتون میکنه. شاید اولش فکر کنید خیلی مزخرفه اما کم کم که میرید جلو و بهش فرصت میدید میبینید که اصلا هم اینطور نیست! اتفاقا بلعکس، خیلی قشنگه. فکر میکنید وای اینم یه سریال مدرسه ایه دیگست که فقط دلت میخواد کلیشه هاش و بالا بیاری، اما همونطور که گفتم همه چیزش جدید و بود اتفاقا خودش رو کلیشه های داستان های مدرسه ای پا میذاشت. حالا شاید یه جاهاییش صورتتون و در هم کنه ولی از الان بگم که اصلا از دیدنش پشیمون نمیشید:)))

 

نام: افسانه‌ی نوکدو

ژانر: تاریخی، عاشقانه، کمدی

سال ساخت: ۲۰۱۹

تعداد قسمت ها:۳۲

مدت زمان هر قسمت: ۳۵ دقیقه

خلاصه:نوکدو پسری جوون و خوش قیافست که به دور از مردم و توی یک جزیره دور افتاده زندگی میکنه. طی اتفاقی افرادی سعی میکنن که اون و خانوادش رو به قتل برسونن و نوک دو برای جلوگیری از این اتفاق از جزیره فرار میکنه و به دنبال اون افراد میره که میفهمه سر نخ به روستایی گره خورده که مخصوص زن های بیوه هست، برای همین خودش رو شبیه به یک زن میکنه و وارد روستا میشه که با دونگ دونگ جو آشنا میشه و...

بازیگران:

 

خب این سریال هم اول کاری بگم که "از نظر من" قسمتای اولش خیلی خوب بود فقط، البته قسمتای آخرشم بد نبود اما اصلا مثل اولاش به دلم ننشست. البته اگه عاشقانه ها و طنزاش و فاکتور بگریم، که اگه اینا نبودم من اصلا نصفه ولش میکردم. سریال واقعا طنز خوبی داره و خیلی موضوعش جالبه چون تا حالا ندیده بودم پسری خودشو زن کنه و بره وسط یه عالمه زن. عاشقانش هم خیلی قشنگ و دل نشینه اما به آخراش که میرسیم یکمی خسته کننده و در هم بر هم میشه. حالال شایدم برای شما اینجور نباشه اما واقعا زد تو حال من. نمیگم زشت بود، اصلا. فقط آخراش یکمی در هم و برهم بود، طوری که من با دور تند میدیدمش و هی میزدم جلو. خلاصه دیدنش اصلا ضرر و پشیمونی ای نداره که بگید وای نتم و حروم کردم و... بازم بگم که همه چی سلیقه ایه:)

 

نام: خاطرات الحمرا

ژانر: فانتزی، گیم، عاشقانه، اکشن، معمایی، ترسناک(یه کم)

سال ساخت:۲۰۱۸

تعداد قسمت ها: ۱۶

مدت زمان هر قسمت: ۱ ساعت و ۵ دقیقه

خلاصه: یو جین وو یه جوون باهوش و خوشتیپه که مدیر یه شرکت بازی سازی خفنه. بعد از اینکه به شهری در اسپانیا برای کار سفر میکنه تماسی خیلی مرموز که راجب فروش یه بازی خیلی فوق العادست دریافت و عازم شهری به اسم گرانادا میشه و اونجا ساکن یه مهمونخونه که صاحبش دختر کره ای به اسم جونگ هه جوعه میشه و...

بازیگران:

 

از وقتی که این سریال و دیدم همش با خودم میگم که، هعییی خدااایااا، چی میشد اگه همچین بازی خفنی وجود داشت:))) (شاید خودم اگ برنامه نویس شدم یکی بسازم=}}}}) بگم که بازی هیون بین توی نقشش عالی بود(نه به اندازه سریال سقوط بر روی تو) کاملا به نقشش میخورد و خیلی خوب بازی میکرد، پارک شین هه هم که محشر بودش مثل همیشه(اگ تو زیبایی و فاکتور بگیریم-_____- چی بود اون لعنتی؟! سم بود سمممم) و میرسیم به گل سر سبد سریال که پدر همه رو در اورده بود:))) چانیوله خودموننن. بچم تو سریال خیلی شکسته شده بیدTT رفتاراشم بگی نگی شبیه من بودش:> خب برسیم به خود سریال، سریال داستانش جدید بود اما از نظر من زیادم جذاب و طوری که چشتو از روش بر نداری و میخش بشی نبودش. جذابیتای خودشو داشت اما یکم بیننده رو خسته میکرد. مثل فیلم ترکیا کشش میدادن هی با اینکه داستان خیلی پیچیده ای نبود.خلاصه درکل از دیدنش اصلا پشیمون نمیشید(اگه میشدید که اصلا تو این لیست نمیذاشتمش:})

 

نام: یک ادیسه کره ای

ژانر: فانتزی، کمدی، عاشقانه، ترسناک

سال ساخت: ۲۰۱۷

تعداد قسمت ها: ۲۰

مدت زمان هر قسمت: ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه

خلاصه: این داستان سر بسی درازی داره. اینجوریه که جین سون می از بچگی میتونه روح ها رو ببینه و برای همین ارواح خیلی اذیتش و میکنن. این توانایی باعث این هم شده که همه هم سن و سالاش از اون بترسن و نخوان که با اون دوست باشن. یه روز جین سون می سر راهش مردی مرموز رو میبینه که از اون درخواستی میکنه و باعث میشه که جین سون می سر از کوهی در بیاره که پسری اونجا زندانی و در حال مجازات شدنه. پسر که اسمش سون او گونگ هستش از جین سون می میخواد که در مقابل محافظت کردن از اون آزادش کنه. اونا با هم قرار داد میبندن اما در آخر بعد اینکه جین سو می اون رو آزاد میکنه سون او گونگ زیر قرار داد میزنه و ناپدید میشه. چند سالی میگذره و جین سون می برای خودش کسی شده و یه املاکی برای خودش باز کرده اما هنوزم با ارواح دست و پنجه نرم میکنه. بعد ماجرا هایی اتفاقی دوباره سون او گونگ رو میبینه و از لج میخواد که اون به قراری که گذاشته بودن هر طور که شده عمل کنه، برای همین...

بازیگران:

 

آه مادر*اشک در چشمانش حلقه میزند* یعنی...اگه...این...سریال و...نبینید...نصفففف عمرتوووننن بر فناستذددژمنپذکطکپدتخطپح. همه چیز فوق العاده تو عالی بود. طنزش، عاشقانش(ننه:" ) داستانش، تخیلش. عالییی اصلا عالیییی. یه چیزی در حد گوبلین و هتل دل لونا(البته هیچی اونا نمیشه، بگمممم) عسیسم لی سونگ جی:""" آههه. اگه گوبلین و هتل دل لونا رو دیدید و خوشتون اومده این و اول لیستتون بذارید:]

 

نام: من رباط نیستم

ژانر: عاشقانه، فانتزی، کمدی، علمی تخیلی

سال ساخت: ۲۰۱۷

تعداد قسمت ها: ۳۲

مدت زمان هر قسمت: ۳۵ دقیقه

خلاصه:کیم مین کیو جوان خوشتیپ و بسی پولداریه اما مشکلی که داره اینه که به تمام آدم ها حساسیت داره، برای همین نمیتونه به اونا دست بزنه و لمسشون کنه. مین کیو که به خاطر این آلرژیش آدم منزوی و تنهایی شده تصمیم میگره که یه ربات رو وارد خونش کنه، بی خبر از اینکه اون ربات انسانی به اسم جو جی آ هستش که خودش رو به خاطر مشکلاتی جای ربات جا زده...

بازیگران:

 

من زیاد یادم نمیادش اما بگم که کیوت اندر کیوت، عالی اندر عالی. واقعا قشنگ و خیلی احساسی بودش. یادمه قسمتای آخرش و با چنگ و دندون تونستم نگاه کنم، فکر کنم نتم تموم شد یا یه همچین چیزی. امممم...چیزی ندارم دیگه براش بگم. سریال حسابی جواب ندارهXD ببینید شما...

 

نام:خنده در وایکیکی، فصل اول

ژانر:وحشتناک کمدی، عاشقانه

سال ساخت: ۲۰۱۷

تعداد قسمت ها:۱۶

مدت زمان هر قسمت: ۱ ساعت

خلاصه: خنده در وایکیکی داستان زندگی سه کله پوکه بدشانس رو روایت میکنه که همشون تو کار سینمان/: کانگ دونگ گو یه کارگردانه که توی عمرش نتونسته یه فیلم خوب بسازه. لی جونگ کی یه بازیگره که به جز نقاشای آبدوغ خیاری تا حالا چیز دیگه ای بازی نکرده. بونگ دو شیک هم یه فیلم نامه نویسه که فیل نامه هاش به درد لای جرز دیوارم نمیخورن. اونا با خواهر کانگ دونگ گو، کانگ سو جین توی یه مهمون خونه کار و زندگی میکنن. همه چی تقریبا معمولی پیش میره که یکهو سر و کله ی یه بچه بی ننه توی مهمون خونه پیدا میشه و...

بازیگران:

 

 اصلا اسم این سریال میاد من روده هام از خنده گره میخورنXD شاید با دیدن قسمت اولش زیاد نخندین و فکر کنین خیلی ماستن و فقط بیتربیتن، اما نه واقعا. اصلااااا اینطور نیست و بگم که هم قشنگه، هم ملنگه، هم فشنگه و هم روده بر کننده. از دستش ندید مخصوصا اونایی که اینروزا روحیه خوبی ندارن:)

 

نام: وقتی تو خواب بودی

ژانر: فانتزی، عاشقانه، پلیسی، کمدی(درست حسابی یادم نمیاد اما فکر کنم طنزم بود)

سال ساخت: ۲۰۱۷

خلاصه:نام هونگ جو یه خبر نگار بی کاره که با مادرش زندگی میکنه. اون میتونه توی خواب هاش آینده رو ببینه و سعی میکنه که اگه خوب نبودن از اتفاق افتادنشون جلوگیری کنه و به نحوی آینده رو تغییر بده. جونگ جه چان یه دادستانه تازه کاره که از آدمایی که زندگی رو به شوخی میگیرن خوشش نمیاد و ترجیح میده خیلی جدی به کارش بپردازه و زندگیش و بگذرونه. اما خیلی اتفاقی اون هم توی خوابش آینده ای وحشتناک رو میبینه که مربوط به هونگ جو میشه و...

بازیگران:

 

آه، من یاد دوران خوب نو جوونیم میندازه:) هعی ننه، پیر شدیم. این سریال و یکی از دوستای کی درامریم، کوثر واسم تو فلش ریخت و در عوض فیلم کره ایای دیگه ای که من قرار بود من واسش بریزم یواشکی بهم دادشXD 

راجب سریال بگم که جدا از داستانش شما بازیگراش و فقط ببینید متوجه میشید چیه:) عالی بود، عالی. هیچ کم و کسری نداشت و من حتی یه کوچولوشم جلو نزدم. یه کوچولو قر و قاطیه اما خیلییی قشنگه. از دستش ندید=)

 

نام: دو بونگ سون، زن قدرتمند

ژانر: کمدی، عاشقانه، اکشن، معمایی، فانتزی، پلیسی

سال ساخت: ۲۰۱۷

تعداد قسمت ها: ۱۶

مدت زمان هر قسمت: ۱ ساعت

خلاصه: دو بونگ سون دختری هستش که با قدرت بدنی زیاد و غیر طبیعی ای بدنیا اومده. اون خیلی دوست داره توی یه شرکت بازی سازی شغل پیدا کنه اما خب به خاطر قدرتی که داره هر جا که میره خرابی به بار میاره. از طرفی هم عاشق دوست زمان مدرسش، گوک دو هست که الان تبدیل به یک کاراگاه شده و توی پاسگاه پلیس کار میکنه. مین هیوک مدیر یه شرکت بازی سازی خفنه که قراره کلی پول بهش به ارث برسه و دشمنای خیلی زیادی داره. برای همین طبق اتفاقی از راز دوبونگ سون با خبر میشه و به اون پیشنهاد میده که باردیگاردش بشه و ازش محافظت کنه. همه چیز تقریباااا عادی پیش میره که یکهو، سر و کله یه قاتل سریالیه بسی روانی پیداش میشه و...

بازیگران:

 

ینی اگه بگم سر این سریال به اندازه خنده در وایکی نخندیدیم دروغ گفتم. یادمه ننم اینا از جفتم رد میشد و فقط واسه شفا پیدا کردنم دعا میکردنXD حتی سیسمم موقع دیدن سریالش یادمه. میخوابیدم رو بالشت بعد پاهامو میدادم بالا و میذاشتم رو میله های تخت و لپ تاپم(موقعی که سالم بود:" ) و میذاشتم رو شیکمم و نگاه میکردم. مطمئنن دلیلی اصلی کمر درد و گردن درد الانم بر میگرده به اون دوران:))) یه چیزی، چطور میشه که من روی آدم بده داستان که خیلی سادیمی و منفور و عانتره کراش زدم؟:} چطور آخه؟

 

نام: جنگ با اشباح

ژانر:عاشقانه‌، کمدی، ترسناک، فانتزی

سال ساخت: ۲۰۱۶

تعداد قسمت ها: ۱۶

مدت زمان هر قسمت: ۱ ساعت

خلاصه: پارک بونگ پال از بچگی و به خاطر بد شانسیش میتونه روح ها رو ببینه.. اون برای در اوردن مخارج زندگیش، و اینکه بتونه چشماشو و عمل کنه روحایی که مردم رو اذیت میکنن رو میزنه و در قبالش پول میگیره. البته اون اینقدر کارش خوب نیست که بتونه روح های قوی و تنومند و از پا در بیاره. کیم هیون جی روح سرگردانیه که گذشتش رو فراموش کرده و به دنبال علت مرگش میگرده، برای همین در عوض کمک کردن به پارک بونگ پال توی زدن ارواح قدرتمند، از اون میخواد که بهش توی پیدا کردن دلیل اینکه چرا هنوز یه روحه و همینطور به یاد اوردن گذشتش کمک کنه...

بازیگران:

 

آهههه*اشک هایش سرازیر میشود* این اولین فیلم کره ای بود که دیدم=""""”") هنوزم وقتی یادش میفتم حسی که اون زمان موقع دیدنش داشتم دیوونم میکنه. خیلی خوب بود. اون موقع تازه از فاز خوندن رمان اومده بودم بیرون و نیاز به یه چیزی واسه جایگزینیش داشتم. اسم این سریال و زیر نظرات یه رمانی دیده بودم و با خودم گفتم چرا که نه. یادمه قسمت اولش و تو بیمارستان دیدم:) مثل همیشه آنفلانزا گرفته بودم. همه سریال و هم آنلاین و پارت پارت توی آپارات دیدم و باید بگم که پدرم در اومد و نصف جاهاش و ندیدم-____- اون موقع هنوز با نماشا آشنا نشده بودم. کلا من سر این سریال کلی بدبختی و داستان داشتم. نه چون اولین سریالی بود که دیده بودم و عاشق کاپلاش بودم بعدش هر سریالی که این دو تا با یکی دیگه بودن و نگاه نمیکردم=] من همیشه اسم شخصیتای سریال کره ایا رو یادم میره اما عجیب این دو تا دقیق تا الان تو ذهنم موندن. پارک بونگ پال و کیم هیون جی:) راجب فوق العاده بودن داستانشم سرتون و درد نیارم دیگه...

 

نام: دختری که بو ها را میبیند

ژانر: فانتزی، کمدی، عاشقانه، معمایی، پلیسی

سال ساخت: ۲۰۱۵

تعداد قسمت ها: ۱۶

مدت زمان هر قسمت: ۱ ساعت

خلاصه:چویی مو گاک سه سال قبل خواهر کوچیک ترش رو توی قتلی که مربوط به قاتل سریالی ای با نام بارکد میشه از دست داده. اون که الان تبدیل به آدم بی احساس و سردی شده برای پیدا کردن قاتل بی رحم خواهرش تبدیل به یه کاراگاه میشه. از طرفی اوه چو ریم که سه سال پیش از یه تصادف خیلی وحشتناک جون سالم به در برده، کنار فراموشی ای که باعث شده تمام خاطراتش از بین بره قدرت ماورایی عجیبی هم نصبش شده. اون، میتونه بو ها رو ببینه!

بازیگران:

 

زوج این داستانم خیلی گوگولی بودن مخصوصا افسر چویی*-* داستانشم جالب بید و همینطور طنز خوبی داشت. یادمه وقتی به خواهرام راجبش گفتم اینقدر خندیدن که از چشاشون اشک اومد. خواهر کوچیکم میگفت "لعنتی اگه بره دستشویی خو کور میشه از بوی گند." خواهر بزرگمم میگفت "حالا بوی باد معده رو چطور میبینه؟ لعنتی کره ایام با این تخیلشون نمیذارن تو گ*وزیدنم آدم راحت باشه." بعله همچینن خواهرای من-____- از فیلم کره ایا کلا خوششون نمیاد:\

 

 

اینم سریالایی هستن که قبلا معرفیشون و گذاشتم و با کلیک رو اسمشون میتونید برید معرفیشون ببینید.

گوبلین

هتل دل لونا

حس خوب برای مردن

عشق من از ستاره ها اومده

 

***

 

خب اینم از این، امیدوارم خوشتون اومده باشه و فعلا خدافس^^♡

 

پ.ن: الان بسی خستمه چون از صب تا شب درگیر نوشتن و مرتب کردن این پست بودم. پس، فردا منتظر پست جدیدم باشید، هر چی باشه چند ماه گذشته و یه سری اتفاقات افتادن که میخوام سیر تا پیازشو تعریف کنم براتون:)))